مشاهیر
آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی
آقا سیّدابوالحسن اصفهانی بن سیّدمحمّد موسوی مدیسه ای لنجانی بن سیّدعبدالحمید بن سیّدمحمّد موسوی، از اکابر فقهای امامیّه و از مراجع تقلید جهان تشیّع، عالم فاضل کامل فقیه اصولی و متکلّم محدّث جامع در سال 1284ق در قریه «مدیسه» از توابع بلوک لنجان اصفهان متولّد، و برای تحصیلات خود راهی اصفهان شد، و در درس سیّدمهدی نحوی، آخوند کاشی، میرزا یحیی مدرّس و میرمحمّدصادق کتاب فروش و میرزاابوالمعالی کلباسی حاضر شد. سپس برای تکمیل آن به نجف اشرف عزیمت نمود. دو سال در درس میرزای شیرازی در سامرا شرکت نمود، و پس از وفات استاد، نزد آخوند خراسانی ادامه تحصیل داد، و پس از وفات وی، در درس میرزا محمّدتقی شیرازی حضور یافت، و سرانجام به اجتهاد نائل آمد، و از آخوند خراسانی، حاج میرزا محمّدتقی شیرازی، شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی و آقا سیّدحسن صدر اجازه روایت دریافت نمود. موقعیّت ایشان روز به روز تحکیم یافت، و شهرت ایشان از مرزهای عراق فراتر رفت، تا این که در سال 1344ق ریاست معنوی جهان تشیّع و مرجعیّت شیعیان در عراق، ایران، لبنان، افغانستان، پاکستان و هند به او اختصاص یافت.
پس از شکست عثمانی ها در جنگ جهانی اوّل و اشغال عراق به دست نیروهای انگلیسی و قیمومیّت انگلستان بر عراق، آقا سیّدابوالحسن اصفهانی برای مبارزه با اشغالگران، با همکاری میرزا فتح اللّه شریعت اصفهانی، میرزا حسین نایینی، سیّدمصطفی کاشانی و میرزا علی شهرستانی مردم را به قیام علیه کفّار تشویق نمودند؛ امّا با فوت سیّدمصطفی کاشانی و شریعت اصفهانی، این قیام سرکوب شد. بار دیگر علمای عراق همچون اصفهانی، شهرستانی و نایینی به حمایت از قیام عشایر جنوب عراق برخاستند، و فرمانروای انگلیسی عراق، آنان را به ایران تبعید کرد. ولی پس از هشت ماه، آنان به عراق بازگشتند.
او علاوه بر مرجعیّت و صدور فتوا، صدها شاگرد دانشمند تربیت نمود، و از لحاظ بزرگ منشی، درایت، زهد، و اهتمام به امور مسلمانان، الگویی کم نظیر به شمار می رفت. در شب 16 صفر 1349ق طلبه ای جاهل به نام شیخ علی اردهالی کاشانی با کارد به سیّد محمّدحسن فرزند جلیل القدر او حمله کرد، و در صف نماز، او را شهید نمود. آیت اللّه اصفهانی از او گذشت نمود، و با صبوری و توکّل بر خدا، تحمّل این مصیبت را بر خود هموار نمود. او در هنگام غروب آفتاب دوشنبه 9 ذی الحجّه 1365ق در کاظمین وفات کرد، و پیکرش در یکی از حجرات صحن حضرت علی علیه السلام در نجف مدفون شد.
کتاب ها
1. انیس المقلّدین، که سیّدابوالقاسم صفوی اصفهانی آن را جمع آوری و تدوین نموده است
2. حاشیه بر تبصره علاّمه
3. حاشیه عروه الوثقی
4. حاشیه نجاه العباد (تألیف صاحب جواهر)
5. ذخیره الصّالحین
6. ذخیره العباد، مطبوع
7. شرح کفایه الاصول
8. منتخب الرّسائل
9. مناسک حج
10. وسیله النّجاه، یک دوره فقه در دو مجلّد که شاگردش سیّدابوالقاسم صفوی آن را ترجمه نموده، و صراط النّجاه نامیده است.
11. وسیله النّجاه صغری
ملا محمد ( محمد شریف ) شریف العلماء مازندرانی
ملا محمد شریف مازندرانی ملقب به شریف العلماء فرزند ملا حسنعلی آملی ، از فقها و دانشمندان برجسته شیعی در قرن سیزدهم هجری است. وی در کربلا ساکن بود و از علمای بزرگ زمان خود از جمله آقا سید محمد مجاهد و سید علی حائری صاحب ریاض بهره گرفت و در کربلا به تدریس فقه و اصول پرداخت.جلسه تدریس او بسیار پر رونق و معروف بود و در درس او بیش از هزار تن از فضلا حاضر می شدندکه از جمله می توان به شیخ مرتضی انصاری ، سعید العلما بارفروشی ، ملا آقا دربندی ، سید محمد شفیع جاپلقی سید ابراهیم صاحب ضوابط و آخوند ملا اسماعیل عقدایی یزدی اشاره کرد.
شریف العلما در سال 1245 بر اثر ابتلا به طاعون در کربلا وفات نمود و قبرش در خانه ای نزدیک صحن حرم حضرت امام حسین علیه السلام است.
کتاب ها
1- رساله جواز امر الامر مع العلم بانتفاء الشرط
2- النسخ
3- بیع المعاطات
علی بن هلال بغدادی ( ابن بواب )
ابوالحسن علی بن هلال بغدادی معروف به " ابن بواب " و " ابن ستری " یکی از بزرگترین خوشنویسان جهان اسلام است.سال و محل تولد او معلوم نیست. او بیشتر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتي نيز در شيراز بوده است،
علت شهرت او به ابن بواب این است که پدرش نگهبان درب «بيتالقضاء» و يا پردهدار دربار آل بويه بوده است. او کار خود را با نقاشي در خانهها آغاز کرد، سپس به هنر كتاب آرايي پرداخت و خوشنويسي را نيز آغاز کرد. در همان زمان تحصيلات خود را ادامه داد به طوري كه درمقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نيز مدتها مشغول بود. وي در زبان عربي اديبی توانا بود و اشعاري از وي باقي ماندهاست. او در جوانی به خاطر خط خوش ووسعت دانش و مهارتی که داشت بهاءالدوله فرزند عضدالدوله ديلمي در روزگار آل بويه وي را كتابدار و امين كتابخانه خويش در شيراز كرد.
ابن بواب خط را نزد محمدبنعلي شيرازي سمسمائي و محمدبناسد مشق کرد و گویند که از دختر ابن مقله نیز تعلیم خط گرفت. شاگردان معروف او عبارتند از: محمدبن عبدالملک و سید قاسم که آنها دارای شاگردانی مانند احمد بن فضلالله ترکستانی و عبدالمؤمن بنصفیالدین اصفهانی بودند که سرانجامِ آنان به استاد بزرگی چون یاقوت مستعصمی این هنر را منتقل کردند که سلسله دیگر خوشنویسان ایران و عرب و ترکیه به او برمیگردد به این ترتیب در شجره اجازات خوشنویسی یاقوت، عموم خوشنویسان از شاگردان ابن بواب بودهاند.
وي خط نسخ را گسترش داد و براي آن اصول جديدي وضع كرد؛ خطي كه ناسخ همه خطوط براي كتابت كلام خدا گرديد. اين خط كه در زمان ابنمقله و توسط وي اصول آن مطرح گرديد، مقبوليت يافت. ابنمقله آن را خط «بديع» ناميده بود. ميگويند خط نسخ از تركيب خط «جليل» و «طومار» يا از هر يك به صورت منفرد مشتق گرديده است. هر دو خط «جليل» و «طومار» از خط كوفي اخذ شده بود. چون اين خط براي استنساخ قرآن مجيد و كتب مختلف به جهت سهولت و راحتي خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.
ابنبواب توانست قواعد نويني در خوشنويسي به وجود آورد و براي نخستين بار ميزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورده، آن چنان كه هزار سال است براي خوشنويسان معيار تعداد نقطهاي مشخص براي كتابت سطح و در حروف رعايت ميشود.
درباره او نوشته اند که قرآن را از حفظ داشت و شصت و چهار (64 ) نسخه از قران را کتابت کرد. این هنرمند بزرگ در روز پنجشنبه جماديالاول سال 413 ه. ق . در بغداد درگذشت و در جوار مزار احمد ابن حنبل به خاک سپرده شد.
نمونه شعر
وارغب لنفسک ان تخط بنانها
خیرا تخلفه بدار غرور
فجمیع فعل المرء یلقاه غدا
عندالتقاء کتاب المنشور
ترجمه: با توجه به خودت کاری کن تا از اثر انگشتان خویش بهترین آثاری را از خویش باقی بگذاری تا در این دنیا از تو به یادگار بماند. برای این که در رستاخیز ، آن روز که نامه عمل افراد را به دستشان می دهند کلیه کارهایی که در این دنیا از آنها اتفاق افتاده در آن ثبت و ضبط شده است.
آثار
1- در تركيه موزه توپقاپي، شعر سالمهبن جندل با امضا به تاريخ رمضان سال 413 ه ق و هم در آنجا دو صفحه به قلم طومار به خط وي موجود است.
2- در تركيه در گنجينه اوقاف موزه آثار تركيه كتاب «بزوغالهلال» مورخ به سال 408 ه. ق.
3- در تركيه گنجينه اباصوفيه، جنگي در «آداب و حكم» با قلم ثلث.
4- قرآن مجيد كه در كتابخانه مرحوم حضرت آيةالله نجفي مرعشي نگهداري ميشود. و بنابر آنچه در پایان این نسخه آمده علی بن هلال آن را در سال 392 هجری در بغداد کتابت کرده است.
5- قرآن مجيد به صورت كامل و جامع از ابتدا تا انتها به خط وي كه بسيار سالم باقي مانده و در سال 391 ه•• . ق نوشته شده است. اين قرآن در مجموعه موزه چستربيتي ( CHESTER BEATTY ) دوبلين در ایرلند نگهداري ميشود. اين قرآن در سال 1983 به صورت تصويري چاپ و در تعداد 200 نسخه در معرض فروش قرار گرفته است.
سید رضا غریفی بحرانی ( صائغ )
سید رضا بن سید علی بن اسماعیل موسوی غریفی بحرانی نجفی معروف به " صائغ " از علما و فقهای شیعه در نیمه نخست قرن چهاردهم هجری است. او در نجف اشرف ساکن بود و به تدریس می پرداخت. وی علاوه بر تسلط بر فقه و اصول و ادبیات عرب در علم انساب نیز خبره بود و آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی در نجف اشرف از معلومات ایشان در انساب بهره برده است. وی در باره انساب خاندان غریفی کتابی به نام " الشجره الطیبه فی الارض المخصبه " به عربی تالیف نموده است. این کتاب از روی نسخه خطی که در کتابخانه آیت الله مرعشی در قم وجود داشت ، توسط محقق دانشمند حجت الاسلام سید مهدی رجائی اصفهانی تصحیح شده و در سال 1423 ه. ق به چاپ رسیده است.
سید رضا غریفی در سال 1339 ه. ق. در نجف درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
ابو جعفر محمد تمار بصری
ابو جعفر محمد بن غالب بن حرب ضبی بصری تمار از محدثین اهل سنت در قرن سوم هجری است.او از ابونعیم و عفان حدیث نقل کرده و در سال 283 ه. ق. در بغداد از دنیا رفته است.
ابو محمد قاسم حریری
ابومحمد، قاسم بن على بن محمد بن عثمان حريرى از ادبا و دانشمندان و شاعران قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری در سال 446 ه. ق. در روستای المنان (مشان ) در نزدیکی بصره به دنیا آمد. او مردی متدين و دانشمند بود. در اوايل جواني به كسب علوم ادبي و ديني پرداخت و از محضر استادانى چون ابوتمام محمد بن حسن بن موسى مُقرى و ابوالقاسم فضل بن محمد بن على بن فضل قَصَبانى (متوفى 444ق) نحوى استفاده نمود
او به قبيله ربيعة الفَرَس (يا ربيعة بن نَزار) منسوب است و ظاهرا به سبب اشتغال يكى از اجدادش به بافت يا فروش پارچه حرير، به حريرى ملقب شده است و چون ساكن محله بنى حرام در بصره بود، عدهاى او را حرامى مىخواندند. وى فردى برخوردار از ثروت بود و نخلستانى با هجده هزار نخل در منطقه مشان داشت.
حريرى در دربار خليفه عباسى به كتابت مشغول بود. وى همچنين صاحب خبر (بريد) بصره بود كه اين منصب تا پايان حكومت مقتفى لامراللّه (حك: 530- 555ق) در بين فرزندانش باقى ماند.
او كتاب مقامات خود را در يكي از دربارهايي كه خدمت ميكرد نوشته و در سال 504ق به پايان برده است. گفتهاند مردي زشت روی بود و به خاطر بیماری در وقت فكر كردن ريش خود را ميكند با اين همه، محاسنِ مقامات حريري، كراهت شخصيِ نويسنده را از يادها برده است. خوشبختانه نسخة كهني از مقامات حريري به پارسي در دست است.
او را پس از بدیعالزمان همدانی ، حریری را برجستهترین نویسندهی مقامه میدانند. مقامات او پنجاه تاست که نگارش آنها از ۴۹۵ق آغاز شد و در ۵۰۴ق به پایان رسید.
حریری در سال 516 ه. ق. در کوی بنی حرام بصره درگذشت. از او دو پسر بجای ماند و ابوالمنصوربن الجوالیقی گوید: نجم الدین عبداﷲ و قاضی قضاة البصرة ضیاءالاسلام عبیداﷲ دو پسر حریری مرا اجازت روایت مقامات دادند و نسبت حرامی از آن است که حریری در سکه ی حرامیه ساکن بود.
کتاب ها
1- توشیح البیان
2- مقامات حریری
3- دُرَّةالغَوّاص فى اَوهام الخَواص. ابنانبارى آن را با نام دُرَّة الغَوّاص فيما يلْحَنُ فيه الخَواص و خوانسارى با نام دُرَّة الغَوّاص فى اَغْلاط الخَواص آورده است،
4- قصيدهاى تعليمى در باب نحو به نام مُلْحَةالاِعراب،
5- ديوان رسائل يا نامهها،
6- مجموعهاى از اشعار حريرى، مُزَين به صنايع لفظى، از جمله لزوم مالايلزم، جناس و عكس، موجود است.
وجهی سنجاری
وجهی سنجاری معروف به " وجهی کرد " . از شاعران و دانشمندان اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری است. او از کردهای عمادی سنجار در شمال موصل بوده و شعر فارسی را نیکو می سروده است.وی در شیراز ساکن بود و در درس مولانا میرزا جان باغ نوی شیرازی علوم عقلی و نقلی را آموخت. او شاعری اهل هزل و مطایبه بود و کتابیبه نام حماریه نوشت.غزلیات و رباعیاتی شورانگیز و عارفانه از او به جای مانده است. سال درگذشت او به دست نیامد اما تقی الدین اوحدی در تذکره اش می نویسد که تا سال 1010 ه. ق. زنده بوده است.
در برخی کتاب ها شرح حال او را با شاعر دیگری به نام علی اکبر وجهی ساکن اصفهان ( زنده تا 1083 ه. ق. ) و معاصر شاه سلیمان صفوی درآمیخته اند حال آن که بین این دو شاعر بیش از نیم قرن فاصله است.
نمونه شعر
دی پیر مغان آتش و صحبت افروخت
ایمان مرا دید و دلش بر من سوخت
از خرقه ی کفر رقعه واری بشکافت
آورده بر آستین ایمان دوخت
علی تنوخی بغدادی
ابوالقاسم علي بن محمد بن ابوالفهم داود تنوخي بغدادی عالم، فقیه اديب و شاعر مشهور قرن چهارم هجري است او در سال 278 ه. ق. در شهر انطاكيه در شرق تركيه ي امروزي به دنيا آمد. در دوران جواني به بغداد رفت و در آنجا به فراگیری علوم زمانه ی خویش مشغول شد. . وی در علوم نحو، لغت، هندسه و ادبيات، از مشاهير عصر خود به شمار ميرفت. وي پس از بغداد به بصره رفت و به كار قضاوت پرداخت و به قاضي تنوخي شهرت يافت. تنوخی نزد سیف الدوله حمدانی محترم بود و در مدح سیف الدوله اشعاری سرود. وی از جمله کسانی است که در رد اشعار ابن معتز دال بر برتری بنی عباس بر اهل بیت نبوت (ع) جوابیه سروده است.
او علاوه بر كسب مراتب علمي، از بياني شيوا نيز برخوردار بود و به همين جهت در ميان بزرگان عراق به عنوان سخنوري برتر شهرت پيدا كرد. تنوخي در اصول معتزلی و در فقه حنفی بود .
تالیفات
1- کتاب العروض
2- علم القوافی
3- دیوان اشعار
وی در روز هفتم ربیع الاول 342 ه. ق. در بصره وفات یافت.